دانلود رایگان


افکار انسان - دانلود رایگان



دانلود رایگان تعداد اسلاید : 151 به نام انكه جان را فكرت اموخت افکار انسان مقدمه ذهن آدمي کارگاه توليد

دانلود رایگان
افکار انسانفرمت فایل: پاورپوینت - powerpoint,
( -- قابل ویرایش )
به نام انكه جان را فكرت اموخت افکار انسان مقدمه ذهن آدمي کارگاه توليد فکر است که از منبعي به نام" ضمير ناخودآگاه" سرچشمه مي گيرد. ضمير ناخودآگاه نمي تواند خوب را از بد و درست را از غلط تشخيص دهد ولي چنان قدرتي دارد که اگر از آن غافل شويم مي تواند سرنوشت ما را بدست گرفته و آن را به هر جايي که دوست دارد ببرد. در حقيقت نوع و کيفيت افکار و انديشه آدمي سازنده نوع و کيفيت زندگي انسان بسازد اهمیت افکار انسان افکار انسان اهمیت بسزایی در زندگی او خواهد داشت. در واقع همانگونه که قدرت تفکر با وجود منحصر به فرد خود در انسان ، انسان را از سایر موجودات متمایز می سازد تاثیرات عمیقی نیز روی زندگی او خواهد گذاشت.بر این اساس چگونگی افکار انسان ، چگونه درگیر شدن در افکار خود ، چگونگی سازمان دهی آنها و غلبه انواع خاصی از افکار بر ذهن فرد مورد توجه روانشناسان است. در حقيقت نوع و کيفيت افکار و انديشه آدمي سازنده نوع و کيفيت زندگي انسان بسازد. همچنانکه انديشه ي منفي و يأس آور مي تواند جهنمي در زندگي او خلق کند. انسانها همان خواهند شد که در انديشه آنند، بنابراين آينده هر کس در گرو چگونگي نگرش او به زندگي است اهمیت افکار انسان موفق ترين انسانها کساني هستند که توانسته اند در ذهن خود انديشه هاي مثبت داشته باشند: آنان که مي پندارند قادر نيستند در واقع مثبت نگري را کنار گذاشته و در جنبه هاي منفي وقايع تمرکز کرده اند. اگر گویی که نتوانم، برو بنشین که نتوانی و گر گویی که بتوانم، قد م د ر نه که بتوانی . تعريف تفکر مثبت : شيوه اي از فکر کردن است که فرد را قادر مي سازد نسبت به رفتارها، نگرش ها، احساس ها، علائق و استعدادهاي خود و ديگران برداشت و تلقي مناسبي داشته باشد و با حفظ آرامش و خونسردي بهترين و عاقلانه ترين تصميم را بگيرد افکار مثبت و منفي : افکار مثبت، افکاري سازنده، انگيزه دهنده و انرژي بخش هستند که بر اثر تلقين، تکرار و تمرين به ذهن راه مي يابند و باعث مي شوند ذهن و فکر مثبت شود. در اينصورت کنترل فکر در اختيار ماست، در حالي که افکار منفي ، افکاري بازدارنده و مخرب هستند و وقتي به ذهن راه يابند، تعميم يافته و به سرعت تمام ذهن را اشغال مي کنند. در اين حالت ما در اختيار تفکرات منفي خود قرار داريم. ويژگي هاي افراد مثبت نگر: - با وجود تفکر درباره ي گذشته و آينده، در زمان حال زندگي مي کنند و از آنچه دارند راضي و خشنود هستند. - از نظر درست و منطقي ديگران استقبال مي کنند و براي رد کردن نظارت نادرست حتماً دليل منطقي دارند. - در گفتارهاي خود از کلمات و عبارات مثبت و اميد بخش استفاده مي کنند. - هميشه سعي مي کنند با تلاش و کوشش به موفقيت برسند و اگر در کاري موفق نشدند، عامل را ابتدا در خود و سپس در شرايط بيروني جستجو مي کنند. - هميشه قبل از عمل يا صحبت کردن فکر مي کنند به همين دليل کمتر دچار خطا و اشتباه يا ضد و نقيض گويي مي شوند. - چون داراي ذهن مثبت هستند، مي توانند افکار خود را کنترل کنند. - اگر از آنها خواسته شود درباره موضوعي اظهار نظر کنند، با وجود تفکر در جنبه هاي منفي، موارد مثبت آن را بيان مي کنند و موضوع را به فال نيک مي گيرند. به عبارت ديگر نيمه پر ليوان را مي بينند . - مشکلات را ناچيز شمرده و براي حل آنها از توانايي خود راهنمايي ديگران استفاده مي کنند. - اغلب اوقات بشاش، سرزنده ، پرانرژي ، توانا و خوش مشرب هستند. - همه چيز در نظر آنها زيبا و لذت بخش بوده و سعي مي کنند از مواهب زندگي بيشترين استفاده را ببرند. - در ارتباط هاي اجتماعي خود با ديگران حسن ظن دارند (مگر خلاف آن را ببينند) و سعي مي کنند در حد توان به ديگران خدمت و کمک کنند. نمونه ای از افکار مثبت ويژگي هاي افراد منفي نگر: هميشه از وضعيت موجود در گذشته خود شکايت دارند و نسبت به آينده بدبين هستند. - غالباً با نظرات ديگران بدون دليل منطقي مخالفت مي کنند. - در گفتارهاي خود از کلمات و عبارات منفي به کرات استفاده مي کنند. - در برخورد با کوچکترين مانعي از تلاش دست مي کشند و ديگران يا شرايط را عامل شکست و بدبختي خود مي دانند. - تمرکز فکر ندارند و ضد ونقيض صحبت مي کنند و رفتارهايشان خطا و اشتباه زياد است، به عبارت ديگر اول عمل مي کنند بعد فکر! - چون منفي نگر هستند، افکارشان بر آنها تسلط دارد. - اگر از آنها خواسته شود درباره موضوعي نظر بدهند فقط به جنبه هاي منفي آن توجه کرده و همان را بيان مي کنند . به قول معروف نيمه خالي ليوان را مي بينند! - از کاه کوه مي سازند و ازدرگير شدن با مشکلات گريزانند. - غالباً افسرده، کج خلق، بد خواب، کم اشتها، عصبي و ناتوان هستند. - همه چيز در نظر آنها غم انگيز و نااميد کننده است و از آنچه دارند، هيچ لذتي نمي برند. - در ارتباط هاي اجتماعي خود به همه کس و همه چيز شک و سوء ظن دارند و فکر مي کنند که همه عليه آنها توطئه مي کنند. نمونه ای از افکار منفی ويژگيهاي تفكرات نا معقول تعدادی از طـرز تـفـكرات نامعقول 3- هنگامی كه اتفاق ناگواری روی میدهد من چاره ای جز اندوهگین شدن ندارم. 4- اگر كسی مرا مورد انتقاد قرار میدهد به مفهوم آن است كه ایرادی در من وجود دارد. 5- من همواره باید دیگران را از خودم راضی نگاه دارم و مطابق خواسته و میلشان رفتار كنم. 6- من اساسا از دیگران پایین تر میباشم. 7- زندگی و یا دیگران باید همواره انتظارات مرا برآورده سازند - مـن در زنـدگی محـكوم به افسردگی، ناامیدی و بدبختی می باشم چون مـشـكلات زندگی من لاینحل می باشند. 9- همواره باید كارها بر وفق مراد من پیش بروند. 10- همیشه زندگی و مردم باید منصفانه با من رفتار كنند. 11- مـن در زندگی محتاج شخصی هستم - یك شخص خاص - تا در كنار او باشم و بـه او تكیه كنم - چون من به تنهایی قادر به انجام كاری نیستم. 12- برای من آسانتر است زمـانی كـه به مشكلات زندگی فكر نكنم تا اینكه با مشكلات روبرو شده و مسئولیت حل آنها را بر عهده بگیرم. 13- افـراد بد و شرور بـاید مـجازات شـده و فـورا بـه سـزای اعـمالـشان برسند. اگر چنین نشود من از كوره در خواهم رفت. 14- عوامل خارجی مانند: مردم، جامعه ناسالم، بد اقبالی و سرنوشت دلیل بدبـخـتیها و ناراحتیهای من می باشند. از آن گذشـتـه مـن هیـچ كنـترلی بروی این عوامل خارجی نداشته بنابراین هیچ كاری برای افسردگی و نگون بختی خودم نمیتوانم انجام دهم. 15- من همیشه باید بی عیب و كامل بوده و از دیگران برتر باشم. كـمـال گـرایی یكی از مهمترین عوامل تنش زا است. كمالگرایی انواع گوناگونی دارد: انواع كمالگرايي كمالگرایی در هویت: مـردم هیچگاه فرد آسیب پذیر و خطا كـاری هـمچون من را مورد پذیرش قرار نمیدهند. كمالگرایی در احساسات: من همواره باید خوشحال و شادمان باشم - بـاید قـادر بـه كنترل احساسات منفی خود بوده و هیچگاه احساس افسردگی و اضطراب نكنم. كمالگرایی در عشق: دو فردی كه عاشق یكدیگر هستند هیچ گـاه نـبایـد بـا یـكـدیـگر بحث و مشاجره كنند و یا آنكه از دست هم عصبانی شوند. كمالگرایی در زیبایی: چون من كمی اضافه وزن دارم فرد زشت و نازیبایی میباشم. 16- فیلتر كردن: شـما تنها جنبه منفی پیشامدها را مشاهده كرده و آنها را زیر ذره بین قرار می دهید در حالی كه جنبه مثبت آن را فیلتر كرده و حذف می نمایید. 17- تفكر دو قطبی: همه چیز یا سیاه است یا سفید، بد است یا خوب - یا شـما كـامل می باشید و یا آنكه یك ناكام و شكست خورده - هیچ حد وسطی وجود ندارد 18- تعمیم افراطی: شما به یك نتیجه گیری عمومی مبـتـنی بـر یـك واقـعـه واحـد دست می یابید. به محض آنكه برای شما یك حادثه ناگوار روی دهد چنین می پـنـداریـد كـه آن بارها و بارها تكرار خواهد شد. 19- خـوانـدن فكر: بدون آنكه حرفی زده شود، پیـش داورانه از احـسـاس دیـگران و عـلت رفتارشان با خود آگاهی دارید. 20- فاجعه آمیز جلوه دادن: شما انتظار بلا، مصیبت و حوادث ناخوشایند را می كـشـید. كافیست از حادثه ناگواری مطلع گردید. آن وقت خواهید گفت: نكند سر من هم بیاید. 21- برداشت شخصی كردن: چنین می پندارید كه هر چرا كه دیگران میگویند و یا انـجام می دهند به نوعی در واكنش به شما می باشد. 22- نكوهش كردن: شما دیگران را مسئول دردها و مشكلات خود میدانید. یـا آنـكه خود را مسئول تمام مشكلات می پندارید. 23- بایدها: از تعداد زیادی قوانین خشك و غیر قابـل انـعـطاف كـه رفـتار دیگران و خودتان چگـونه بـاید بـاشـد پیروی می كنید و هنگامی كه دیگران آن قوانین را زیر پا می گـذارنـد خشمگین شده و در صورتی كه شما خودتان آنها را نـقـض كنید، احساس گناه خواهید كرد. 24- استدلال بر مبنای احساس: تصور می كـنید احساسات شما واقـعیت داشـتـه و هر آنچه احساس می نمایید عینیت دارد. اگر احساس بدبختی میـكنید پس حـتـما بدبخت هستید. 25- تـغـیـیر دادن: تصور می كنید با تحت فشار قـرار دادن و بـا چـاپـلـوسی دیـگـران قـادر خواهید بود آنها را به سلیقه خود تغییر دهید. چون امیدهای شما برای شادكامی كاملا وابسته به دیگران است. 26- كم طاقتی نسبت به ناكامی ها: من این بار هم شكـست خـوردم پـس بـهتر است دیگر ادامه ندهم. 27- بزرگنمایی: مشكلات و كمبودهای زندگی یتان را بزرگنمایی می كنید. 28- توقع پاداش آسمانی: انتظار دارید كه پاداش تمام نیكی ها و فداكاری های شما در زندگی به شما داده شود مانند فردی كه امتیازات را می شمارد. و در صورتیكه انتظارات شما برآورده نگردد، خشمگین می شوید. افکار هدفمند در مقابل افکار بی هدف افکار بی هدف ، بدون برنامه و بدون هدف ویژه ای ذهن فرد را درگیر می سازند خیالبافیها از جمله این دسته افکار هستند. که برنامه و سازمان مشخصی ندارند و ممکن است با یک عامل و محرک ساده را راه اندازی شوند و به حوزه های مختلف وارد شوند و سرانجام فرد به خاطر نیاورد که از کجا به این نقطه فعلی از افکار رسیده است. از شاخه به شاخه دیگر پریدن معمولا ویژگی این دسته از افکار است. هر چند جلوگیری وضع کامل این دسته از افکار وجود ندارد. اما از آنجا که اغلب در کارهای فکری فرد موجب ایجاد مشکل می شود و غالباً تمرکز فرد را به هم می ریزند لازم است با انواع تمرینات فکری تحت کنترل فرد قرار بگیرند. اصطلاح و مفهوم سبك زندگي واژة style در فرهنگ لغت به معني سبك ، شيوه ، مد آمده است . رابرت (1999 , Robert) اصطلاح “style را به معناي سبك يعني انتخاب خريداران بر اساس سبك آورده است (veal,2001,P:364)؛ در هنر طرز بيان انديشة هنر آفرين سبك (style) نام گرفته است. سبك كل واحدي است كه از انديشة هنر آفرين و تصاويري كه او براي بيان انديشة خود از مواد حسي مي‏سازد، پديد مي آيد (1.ح آريان پور ، 1380 ، ص 103 ). واژه “life style به معناي سبك زندگي ، روش‏هاي متفاوت زندگي [1] را نشان مي‏دهد مثل: تفاوت بين زندگي شهري و زندگي روستايي. اين اصطلاح همچنين مي تواند مقايسة شيوه‏هاي زندگي [2] كشف شده در ميان گروه‏هاي متفاوت را در جامعه نشان ‏دهدمثل: جوان، بيكار ، منحرف . اصطلاح سبك زندگي به معناي طرز زندگي [3] نيز مفهوم سازي شده است. طرز زندگي ، معمولاً از طريق ارزش‏ها و روش‏هاي مصرف [4] شناخته مي شود كه ناشي از تمايز فزاينده جوامع سرمايه داري پيشرفته است (Oxford dictionary , 1998: 370). سبك زندگي الگوي نسبتاً ثابت زندگي روزمرة سازمان يافته در چارچوب داشتن موقعيت زندگي و منابع قابل دسترسي است ( Bogenhold, 2001: 830 ؛ به نقل از زاف و همكاران 1987 ). در جامعه‏شناسي “style of lif به معناي سبك زندگي ، همانا آفرينش و خلق هنرمندانة يك راه و روش خاص با توجه به امكانات در دسترس و پايگاه اقتصادي ـ اجتماعي و همچنين محدوديت‏هاي فردي و اجتماعي تعريف شده است و هنر فرد در كشف و انتخاب مناسب‏ترين و خردمندانه ترين راه براي پاسخ به توقعات و تحقق اهداف است . بنابراين در گزينش سبك زندگي، هنر و خرد توأمان نقش مي يابند . از آنجا كه هر كنشگري براي پاسخ به نيازها و بيان خود، به كمك امكانات، راه‏ها و روش‏هاي موجود ، از اشياء به شيوة خاصي استفاده مي‏كند، نوع، طرز رفتار و ترجيحات و جهت گيري هاي خاصي را در زندگي دارد، بنابراين سبك او با شخصيتش ارتباط مي‏يابد هر فرد بر حسب نقش‏هايي كه در شبكة روابط اجتماعي بر عهده دارد، موقعيت‏هايي را به دست مي آورد، به عبارتي ، هر فرد به اندازة نقشي كه در توليد اجتماعي دارد از ثروت اجتماعي ـ اعم از : درآمد، تجربه ، مهارت ، اطلاعات و دانش ـ برخوردار مي شود. موقعيت هاي همانند ، سهم هاي كمابيش مشابهي از ثروت اجتماعي مي برند . اين برخورداري از سرمايه اجتماعي به فرد توانايي برخورداري از طرز زندگي يا سبك زندگي خاصي را مي دهد . - مفهوم سبك زندگي سبك زندگي( Life Style سبك زندگي نيز مانند هويت است: يعني اينكه سبك زندگي كه مردم دارند بخشي از هويت شان است. برخي مانند چني ( chaney ) مي گويند سبك زندگي مهمترين منبع هويت است. يعني اينكه مهم است كه شما چه مي پوشيد چه فرشي داريد و چه ذائقه اي نسبت به موسيقي داريد. اين اهميتش مانند تعلق شما به طبقه اجتماعي در روزگاران گذشته است.: تعاريف سبك زندگي - در بيشتر مواقع عناصر يك سبك زندگي به شكلي جمع مي شوند و شماري افراد در يك نوع سبك زندگي مشتركاتي پيدا مي كنند. به عبارت ديگر گروههاي اجتماعي اغلب مالك يك نوع سبك زندگي مي شوند و يك سبك را تشكيل مي دهند. تعاريف ونظريه ها بر مبناي الگوي مصرف سوبل بعد از بحثي مفصل درباره تعريف سبك زندگي مي نويسد … كاملا نامعقول است كه بپذيريم سبك زندگي كاملا قابل مشاهده يا قابل استنتاج از مشاهده است ( Sobel‚1981:P.28) و در ادامه تاكيد مي كند كه الگوي مصرف قابل مشاهده ترين و بهترين شاخص سبك زندگي است. به علاوه ، الگوي مصرف قادر است بيشترين ارتباط ميان افراد و موقعيت اجتماعي وي برقرار سازدو از اين منظر اهميت تحليلي بيشتري دارد. لامونت و همكارانش نيز ضمن تاكيد نهادن بر شيوه سازمان دادن زندگي شخصي ، الگوي تفريح و مصرف را بهترين شاخص سبك زندگي مي دانند (Lamont‚rt al‚1996:P.32) ديويد چيني سبك هاي زندگي را سازمان اجتماعي مصرف ( چيني ، ص .89 ) مي خواند. به اعتقاد وي سبك زندگي راه الگومند مصرف، درك يا ارج نهادن به محصولات فرهنگي مادي است … ـص . 71 ) و … منش و راهي براي استفاده از كالاها و مكان ها و زمان ها ي خاص است… ( ص . 61 ) . راب شيلدز هم گروه بندي مصرف كالاها را همان سبك زندگي مي داند اما با قيد اين شرط كه در اين گروه بندي بتوان سبك داشتن رفتار ، قريحه و رمزگان نمادين مشترك را تشخيص داد (Shields‚ 1992:P.14) ايزكي هم فقط به الگوي مصرف اشاره مي كند و بوسرمن ضمن اشاره به الگوي مصرف ، ارزش هاي موجد الگوهاي مصرف را نيز جزئي از سبك زندگي مي داند(Veal‚2000:P.109) رابطه سبكي شدن زندگي با شكل گيري فرهنگ جوانان بنابراين مي توان گفت كه ويژگي اصلي فرهنگ جوانان ديده شدن ، جلوه كردن تماشا شدن است. گرايش به نوع خاصي موسيقي مثلا (رپ) (heavy metal) ، سبك خاصي آرايش مو، لباس و… انواع مختلف فرهنگ جوانان مي سازد. همچنين زبان مخصوص علامت فرهنگي جواني است. در گروههاي ديگر نيز مي توان سبك هاي زندگي تشخيص داد. سوج و ديگران (Savage etal . ) با پرسش از 24000 نفر برخي سبك زندگي ها را در طبقه متوسط تشخيص داده است: بطور مثال سبك زيبا شناختي يعني رفتن به كنسرت ها و رويدادهاي هنري و نيز سبك زندگي يا اوقات فراغت بهداشتي مانند صرف فراغت به ورزش و تمرين تمامي ويژگي هاي جامعه مصرفي بر اساس شكل گيري سبك هاي زندگي است. نظريه هاي سبك زندگي و برخي نظير روبرتز معتقدند كه كسي حق ندارد مشخص كند كه بايد چه تعريفي از اين مفهوم داشت. به نظر وي مفاهيم ملك خصوصي جامعه شناسان يا روانشناسان يا هر كس ديگري نيستند. فقط هركس مجبور است اهميت تعريفي را كه پذيرفته است با نشان دادن يافته هاي جديد حاصل از آن توجيه كند (Roberts‚1990:P.195) .اين موضع گيريها دشواري ارائه تعريفي از سبك زندگي را نشان ميدهند. راهکارهاي تقويت تفکر مثبت: همانطور که گفته شد افکار از چنان قدرتي برخوردارند که مي توانند سازنده يا ويرانگر باشند، بنابراين بايد به خود و فرزندانمان بياموزيم که افکارمان را هوشمندانه کنترل کنيم تا در زندگي به موفقيتها و کاميابي هاي بزرگي دست يابيم. ۱) نسبت به خودمان احساس خوبی داشته باشیم و خود را خوب، توانا و با ارزش بدانیم. ۲) لیستی از صفات مثبت خود تهیه کنیم و راههای تقویت انها رابیابیم و تجربه کنیم. ۳- لیستی از افکار منفی خود درطی روزتهیه و سعی کنیم برای هر فکر منفی یک فکر مثبت معادل بیابیم تا به کمک آن بتوانیم با افکار منفی مقابله کنیم ۴) سعی کنیم در گفتار وبرخورد های روزانه از کلمات وجملات مثبت استفاده کنیم،مثلا در ملاقات با دیگران به جای استفاده از کلمه خسته نباشید که دارای بار منفی والقای حس خستگی است، بگوییم خداقوت ، شاد باشید و یا پرانرژی باشید . ۵) افکار خود را متوجه خوبیها و جنبه های مثبت زندگی کنیم تا به مرور مثبت نگر شویم. ۶) با خوش بینی سعی کنیم، دستوراتی به ذهن خود بدهیم که اندیشه های جدیدمثبت شکل گیرند. ۷) هر روز صبح که از خواب بر می خیزیم با نگاه کردن به یک منظره یک تابلوی نقاشی زیبا و یا اسماء الله روزخود را با نشاط و خوش بینی آغاز کنیم. ۸) از افراد منفی نگر یا موقیت هایی که باعث ایجاد افکار ناخوشایند و منفی می شوند دوری و یا سعی کنیم کمتر با آنها برخورد داشته باشیم ۹) به مشکلات به عنوان محکی برای ارزیابی توانایی های خود نگاه کنیم و هرگز نتیجه بدی را پیش بینی نکنیم،زیرا مشکلات فقط به اندازه ای مهم هستند که ما انها را مهم می پنداریم. ۱۰) به لحظات و خاطرات زیبا و دوست داشتنی گذشته خود فکر و سعی کنیم آنها را تکرار نماییم. ۱۱) از تردید و دودلی دوری کرده و کارها را با جدیت دنبال کنیم. ۱۲) به ندای منفی درونی خود و تلقین های مخرب و نگران کننده ی دیگران بی توجه باشیم و سعی کنیم عکس آنها را انجام دهیم. ۱۳) به قدرت بی کران خداوندایمان داشته باشیم و با خود تکرارکنیم که من لیاقت بهترین ها را دارم وبا لطف خدای بزرگ به آنها خواهیم رسید. ۱۴) از میان اهداف خود هدفی را انتخاب کنیم که امید بیشتری به موفقیت آن داریم و در تلاش برای تحقق آن، به فکر تایید یا تکذیب دیگران نباشیم . ۱۵) در توصیف احوا ل و زندگی خود از کلمات مثبت استفاده کنیم. ۱۶) در تعریف ازافراد خانواده یا دوستان از کلمات مثبت و روحیه بخش استفاده کنیم(فلانی شخص بسیار شریف و بزرگواری است.) ۱۷) از چشم و هم چشمی و حسادت که باعث ایجاد افکار منفی می شود دوری کنیم روش زندگی خود را خودمان انتخاب کنیم. ۱۸) هرگز شعار خواستن، توانستن است را فراموش نکنیم و بدانیم که در سایه سعی و تلاش به آنچه بخواهیم می رسیم. ۱۹) قدر لحظات زندگی را بدانیم و از آنها به خوبی استفاده کنیم، زیرا هرگز تکرارنخواهد شد. ۲۰) برای تغییر اوضاع و شرایط نا مساعد اقدام کنیم و مطمئن باشیم که می توانیم آنها را از بین ببریم. ۲۱) از خود انتظار بیش از حد نداشته باشیم و خود را همه فن حریف ندانیم، به عبارت دیگر از کمال گرایی مطلق که باعث اضطراب و احساس عجز و ناتوانی می شود خودداری کنیم. ۲۲) خود را از قید و بند های آزار دهنده رها و ساده زندگی کنیم تا فکر و خیال آسوده ای داشته باشیم. ۲۳) از انزوا و گوشه گیری که باعث ایجاد افکار منفی می شود دوری و اوقات خود را در جمع خانواده،فامیل و دوستان سپری کنیم. ۲۴) هر وقت احساس کردیم که افکار منفی سراغمان امده است، وضعیت خود را تغییر دهیم و به کاری سر گرم شویم. ۲۵) ممکن است هنگام خواب در رختخواب افکار منفی به سراغمان بیاید، تا خسته نشده ایم به رختخواب نرویم. ۲۶) هرگز به هیچ وجه خود را بدبخت، ناتوان و درمانده احساس نکنیم. ۲۷) اعتماد به نفس خود را در هر شرایطی حفظ کنیم و هرگز به دیگران اجازه ندهیم که آن را متزلزل کنند. باید متوجه باشیم که اعتماد به نفس کلید خلق تفکر مثبت است. ۲۸) خندیدن را فراموش نکنیم. خندیدن باعث می شود تا افکار ناراحت کننده و منفی جای خود را به افکار مثبت و شاد بدهد. اجرا راهکارهای تقویت تفکر مثبت هیچ هزینه ای ندارد و به سن و سال افراد نیز مربوط نمی شود. فقط باید این شعار را فراموش نکنیم: اگر افکارمان را کنترل کنیم، زندگیمان متحول می شود. بنابراین اجرای راهکارها را از همین حالا شروع کنیم و آن را به فردا موکول نکنیم، زیرا ممکن است فردا هرگزنیاید. ساير راهكارهاي تقويت تفكر مثبت عیبجویی از خود را کنار بگذارید در مسیرتان انتظار دست انداز هم داشته باشید و آن ها را بپذیرید. افکار منفی، بدگویی و عیبجویی از خود را از ذهنتان بیرون کنید. در مورد مسائل و اتفاقات گذشته فکر نکنید، فقط از آن ها تجربه بگیرید و به راهتان ادامه بدهید. تغییر دیدگاهتان در مورد دنیا به شما اجازه می دهد تا در مشکلات و گرفتاری ها دنبال شانس باشید. خود را با شرایط وفق دهید زمان هایی را که در گذشته منفی بینی به سراغتان آمده را به یاد آورید و به خود یاد آور شوید که چگونه آن را پشت سر گذاشته اید. حتی برای یک فرد مبتلا به منفی بینی یا کسی که دچار افسردگی است هم امید همیشه وجود دارد. سعی کنید اعتماد به نفستان را بالا ببرید و با این کار، رفتارهایتان جنبه ی مثبت بیشتری خواهند گرفت. نیروی تفکر مثبت همچنين دكترمورفی عقیده دارد آنچه ما در طلب آنیم یعنی آرزوها و آمال به شکل ایده و خیال در صفحه ذهنمان نقش میبندد حال اگر بتوانیم آنها را به صورت اعتقاداتی راسخ و باورهایی راستین وارد ذهنیت خود سازیم روزگاری تحقق آنها را به چشم خواهیم دید او ترس را عامل عقب ماندگی و فقر و مسکنت شخص میشمارد و تردید و تزلزل رای و سستی اراده و موهومات و خرافات و حسادت و بخل و عقده حقارت و نفرت و خصومت و کج خلقی را از عوارض و اختلالات روحی میداند و چنین استنتاج میکند که این قبیل افکار منفی و سیاه راه را به روی احساسات منفی میگشاید و در پی آن انواع امراض روانی و جسمی و حتی شکستها و سرخوردگیها و ناکامیها را در پی دارد. وي عقیده دارد که نیروی تفکر مثبت اصالتا از نیروی بالقوه برخوردار است که نمیتوان و نمیبایست آنرا دست کم گرفت و یا وجود آنرا انکار کرد چرا که ساختار نفسانیات و معنویات و حتی هستی شخص را تا حد زیادی بدان مرتبط دانست. -هر کس معمار و سازنده زندگی خویش است و چنین باورهایی را مثلا دست تقدیر و سرنوشت و گردش ستارگان و غیره را میتوان با نیروی اندیشه مثبت برخورد کرد و اثرات منفی آنرا با قدرت اراده و طرز تفکر صحیح از میان برداشت. مثبت اندیشی و نتیجه آن در زندگی سرمنشأ مثبت اندیشی از باورهای ما می آید. باورها و اعتقادات هر فرد و نوع برداشتش از زندگی و وقایع آن است که او را به سمت و سوی خوشبختی و یا بدبختی می برد. هر اتفاقی که در زندگی ما پیش می آید از نظر ما یا خوشایند است یا ناخوشایند. پس هرامری می تواند باعث خوشحالی و خوشبختی ما و یا باعث ناکامی و ناراحتی ما شود مثبت اندیشی به ما کمک می کند که بتوانیم تغییرات مفیدی در رفتار، گفتار، کار و زندگی خود ایجاد کنیم . کلمات نیز تأثیر بسیاری بر افکار و احساسات ما می گذارند. کلمات می تواند ما را بسیار هیجان زده، متأثر یا خوشحال کند. پس دقت کنید کلماتتان را در جهت مثبت و زیبا کردن افکار و احساساتتان به کار ببرید. به کاربردن واژه ها و عبارات تأکیدی مثبت در زیباتر شدن افکار و اعمال ما و بهبود کیفیت زندگیمان تأثیر بسیار زیادی دارد و باعث ایجاد شور و شوق در زندگی می شود. مثل این جمله: من شایسته موفقیت هستم و همیشه به اهدافم می رسم. هیچگاه مشکلات و سختیهای زندگیتان را لعنت و نفرین نکنید. این فکر که دنیا سرشار از مشکل است را دور بریزید و در عوض هرگاه موقعیت نامطلوب یا مسئله ناخوشایندی در زندگیتان پیش آمد، به دنبال راههای مثبت و طلایی برای حل آن مسائل باشید. به کار بردن این روش باعث ایجاد رضایت در شما و حل شدن مسائل زندگیتان به گونه ای مثبت و خوب می شود. نحوه اظهار نظر کردن در مورد دیگران و کارهایشان نیز بسیار مهم است. سعی کنید سریع و منفی در مورد چیزی اظهار نظر نکنید. ابتدا در مورد آن فکر کنید بعد نظر خود را از جنبه مثبت مطرح کنید تا تأثیر بیشتری بر مخاطبتان داشته باشد. در اطراف همگی ما افراد منفی بافی هستند که با افکار و گفتار منفی شان سعی دارند، باعث تضعیف روحیه ما شوند. سعی کنید تا حد امکان با چنین افرادی همنشین نشوید. بسیاری از مردم افکار منفی را در زندگیشان مد نظر قرار داده و به آنها بها می دهند. حتی در صحبتهایشان با یکدیگر مدام از سختیهای کارشان، کم خوابیهای شبانه، نداشتن استراحت گله می کنند و همین امر تأثیر منفی بر فکر آنها گذاشته و باعث خستگی و ناامیدی شان می شود. مطمئن باشید که اطرافیانتان هیچ علاقه ای به شنیدن سخنان منفی شما ندارند. سعی کنید در مورد جنبه های مثبت زندگی و کارتان برای دیگران صحبت کنید. زیرا شنیدن آنها می تواند برای دیگران هم جالب باشد. به نظر شما بهتر نیست که ما به جای اینکه فقط به مشکلات، بی عدالتی ها، گرانی و تورم، بی پولی، بیکاری و هزاران فکر منفی دیگر تمرکزکنیم، به اینکه در زندگیمان بسیاری از اوقات کارها درست و خوب پیش می روند فکر کنیم و از این موضوع شگفت زده شویم و به جای گله و شکایت از زندگی و کار، هر جا که هستیم از وفور نعمت و ثروت و خوش اقبالی صحبت کنیم؟ وقتی از شما می پرسند آیا امروز روز خوبی داشته اید، چه جوابی می دهید؟ آیا جواب می دهید: روز بسیار سخت و طاقت فرسایی بود. یا می گویید: روز خوبی داشتم. خدا را شکر همه چیز بر وفق مراد بود. فراموش نکنید که افکار منفی می تواند یک روز سفید را خاکستری نشان دهد و افکار مثبت حتی یک روز خاکستری را زیبا و سفید می کند. به طورکلی مثبت اندیشی و افکار منفی هر دو به صورت مسری از فردی به فرد دیگر سرایت می کند. شما می بایست سعی کنید به جای اینکه اجازه دهید افکار منفی دیگران بر شما تأثیر بگذارد و روحیه شما را تضعیف کند، با گفتار مثبت خودتان اندیشه ها و افکار مثبت را به دیگران منتقل کنید و به آنها بیاموزید که افکار منفی شان را کنار گذاشته و اندیشه های مثبت را جایگزینش کنند. با این کار شما می توانید هم به اطرافیان خود کمک کرده و هم روحیه مثبت اندیشی خود را تقویت کنید. هرگاه حادثه ناراحت کننده ای در زندگیتان پیش آمد، به جای اینکه مأیوس و نگران شوید، آن را به فال نیک گرفته و به این فکر کنید که قطعا راه دیگری برای سعادت و خوشبختی شما گشوده شده و می بایست آن راه را بیابید. سعدی در بیت زیر به زیبایی این موضوع را بیان می کند: خدا گر به حکمت ببندد دری به رحمت گشاید در دیگری نوع نگرش و تفکرات هر انسانی نشاندهنده شخصیت، اعتقاد و باورهای او می باشد و ناشی از نحوه توجیه و تفسیر تجربیاتش است خوش بینی نیز می بایست عاقلانه باشد . نباید خوش بینی را با اعتماد کورکورانه به هر کسی یا چیزی اشتباه بگیریم. مثلا در سرمایه گذاری در هر نوع فعالیتی بهتر است هم خوش باشیم و هم در کنار آن با نگاهی نقادانه و دقیق جلو برویم. تفکر به روش P.M.I تفكر به روش p.m.i نخستین ابزار سادۀ تفکر داشتن دید وسیع است . یکی از بزرگترین خطاهای تفکر استفاده از آن برای حمایت از عقیده ای است که پیشاپیش در همان برداشت اول یا از روی پیشداوری یا سنت یا تفکر سطحی شکل گرفته است .این یکی از نقاط ضعف بزرگِ تلۀ هوش است که افراد بسیار باهوش حتی بیش از سایرین در آن گیر می افتند ! پی . ام . آی ابزاری برای هدایت توجه است . شما در پی . ام . آی عمدتأ توجه تان را ابتدا به نکات مثبت ، سپس به نکات منفی و سرانجام به نکات جالب معطوف می کنید . این کار به طریقه ای بسیار سنجیده و با انضباط ، حداکثر در دو تا سه دقیقه انجام می گیرد . پی . ام . آی نخستین درس از سلسله درس های تفکر است که در مدارس امریکا تدریس می شود . پی . ام . آی در شخص روحیۀ واقع نگری و کاوشگری ایجاد می کند . مثال : فرض کنید از شما خواسته اند دربارۀ این پیشنهاد که همۀ اتومبیل ها باید به رنگ زرد باشند یک پی . ام .آی انجام دهید ؛ نتیجه بررسی شما ممکن است چنین باشد : نکات مثبت plus : دیدن اتومبیل ها در جاده آسانتر می شود . دیگر مشکلی از نظر انتخاب رنگ اتومبیل در بین نخواهد بود . دیگر لازم نیست برای تحویل اتومبیلی به رنگ دلخواه مدتی منتظر بماند . کار تولید کننده راحت تر خواهد نکات منفیminus : کسالت آور است . باز شناختن اتومبیل ها از یکدیگر مشکل می شود. آزادی شخص در انتخاب محدود می شود. برخی شرکت های رنگ سازی بی استفاده می مانند . نکات جالب interesting : جالب است ببینیم آیا این کار شدنی است . جالب است ببینیم چه کسی از این پیشنهاد حمایت می کند . جالب است ببینیم آیا مردم به اهمیت عامل ایمنی رنگ زرد پی می برند. عرضۀ طیف های گوناگون از رنگ زرد در بازار جالب خواهد بود . اجرای این فرآیند بسیار راحت است . اما معطوف ساختن آگاهانه وجه از یک جهت به جهت بعدی ، در حالی که پیشداوری ها پیشاپیش تصمیم می گیرند که دربارۀ یک ایده باید چه احساسی داشته باشید ، کار چندان راحتی نیست . همین قصد توجه کردن به یک جهت معین است که اینقدر اهمیت دارد . همین که به این هدف دست یافتید ، آنگاه چالش طبیعی هوش آن است که تا آنجا که می تواند تعداد بیشتری مورد پی ، ام یا آی پیدا کند .اکنون هوش به جای پشتیبانی از یک پیشداوری خاص ، برای کند و کاو در موضوع مورد استفاده قرار می گیرد . در پایان این کند و کاو می توان از عواطف و احساسات برای تصمیم گیری دربارۀ آن موضوع استفاده کرد . تفاوت در این است که از عواطف قبل از کندو کاو استفاده نمی شود . ( که مانعی می شود بر سر راه کند و کاو ) بلکه کند و کاوِ در موضوع بر کاربرد عواطف تقدم دارد . وقتی دربارۀ موضوعی فکر کردید و زیر هر عنوان موارد را یادداشت کردید ، دیگر نمی توانید بگویید که دربارۀ آن موضوع فکر نکرده اید و این بر تصمیم نهایی شما تأثیر خواهد گذاشت . در پی . ام .آی ، ما به ارزش هایی که در هر نکته وجود دارد توجه نداریم و قضاوت دربارۀ ارزش ها مطرح نیست . بلکه می خواهیم ببینیم وقتی از این یا آن جهت و زاوی به قضیه می نگریم به چه نکاتی باید دقت کنیم . این تفاوت بسیار حیاتی است . بسیاری از مردم ادعا می کنند که به نوعی پی . ام .آی را انجام می دهند . این ادعا احتمالأ در موقعیت های مشحون از بی تصمیمی و تردید درست است ؛ که هدف اصلی پی . ام . آی نیست . بر عکس ، باید در شرایطی دست به پی . ام . آی بزنیم که هیچ شکی دربارۀ آن نداریم بلکه عزم خود را جزم کرده ایم که آن را یا خوش داریم یا نداریم . پی . ام .آی به عنوان عادتی ذهنی ، به ویژه به این جهت طراحی گردیده تا ما را مجبور به تصویر برداری در موقعیت هایی کند که آن را غیر ضروری می دانیم . به عنوان مثال : وقتی کسی عجولانه پیشنهادی را بی ارزش بداند ، باید از او خواست دست به پی . ام . آی بزند . هنگامی هم که به نظرتان می آید با پیشداوری رو به رو هستید ، باید بخواهید پی . ام . آی صورت گیرد . این روش از آن جهت مفید است که به صراحتِ مخالفت یا مقابله ، نیست . در پی . ام . آی از شخص خواسته می شود هوش سرشار خود را برای تصویر برداری از موقعیت ها به نمایش بگذارد . . معمولأ کسی از پی . ام .آی کردن نمی ترسد ، چون احساس می کند که این عمل صرفأ از دیدگاه خودش پشتیبانی می کند . بدین ترتیب ، هر اهل تفکر به جای واکنش صرف نسبت به موقعیت و سپس توجیه آن واکنش ، از فرآیندی دو مرحله ای می گذرد . قدم اول : آن است که پی . ام .آی را از روی آگاهی و بطور سنجیده انجام دهد. قدم دوم : مشاهده و ملاحظۀ نتایج به دست آمده از پی . ام . آی و سپس واکنش به آنهاست . این اقدامات با تهیۀ نقشه و سپس واکنش نسبت به اجزای روی نقشه کاملأ فرق دارد . می خواهید خوشحال باشید؟ طرز تفکر خود را تغییر دهید. روان شناسي مثبت گرا (Positive Psychology) در نتيجه، سليگمان و همکارانش در صدد برآمدند، در جهت دهي دوباره به پژوهشهاي روان شناختي، دو ماموريت کاملا جديد را موردنظر قرار دهند : 1) کمک به افراد با شخصيت سالم، براي برخورداري از شادي و بهره وري بيشتر در زندگي؛ 2) کمک به شکوفاسازي قابليت هاي انساني . علم روان شناسي که در آغاز به جاي مطالعه سلامت روان به بررسي بيماري رواني مي پرداخت تا مدتها استعداد بالقوه آدمي براي رشد و کمال را ناديده مي گرفت . اما در سالهاي اخير، شمار روزافزوني از روان شناسان، به قابليت کمال و دگرگوني در شخصيت آدمي ايمان آورده اند. تصويري که روان شناسان مثبت گرا از طبيعت انسان به دست مي دهند خوش بينانه و اميد بخش است، زيرا آنها به قابليت گسترش، پرورش، شکوفايي و کمال انسان و تبديل شدن به آنچه در توان آدمي است، باور دارند. ( شولتس، 1380 ) سرمايه روان شناختي psychological capital ) متغيرهاي سرمايه روانشناختي خود - کارآمدي ويژگي افراد خود- كارآمد تاب آوري ويژگي افراد تاب آور خوش بيني 3) موفقيت هايشان را به توانايي هاي دروني خود نسبت مي دهند؛ مثلا: “توانايي ها و تلاش خودم منجربه موفقيتم شد . 4) در رويارويي با ناکامي ها، شکست خود را به عوامل ويژه بيروني و غير پايدار نسبت مي دهند، نکته مهم آن است که در سرمايه روان شناختي، خوش بيني واقعي مورد نظر است، زيرا خوش بيني غيرواقعي منجر به پيامدهاي منفي مي شوند . (&Jensen Luthans, 2006). درخوش بيني واقع بينانه در حقيقت، فرد به ارزيابي آنچه مي تواند به دست آورد در برابر آنچه قادر به کسب آن نيست، مي پردازد. بنابراين، خوش بيني واقع بينانه، نقش مهمي در ارتقاي خود - کارآمدي فرد دارد (Luthans & Avolio, 2007) . اميدواري روانشناسي مثبت روانشناسي مثبت روانشناسي مثبت آزمايش سلیگمن (پدر روان شناسی مثبت) آزمايش سلیگمن آزمايش سلیگمن سه گام عملي به سوی تفکر مثبت 1 ـ از تبیین های بدبینانه استفاده نکنید: سلیگمن و دوست مشهورترش بِک می گویند همه آدم ها می توانند یاد بگیرند از تبیین هایی استفاده کنند که موقتی و موقعیت محور باشند. مثلا یک مادر که با کودکش استثنائا بدرفتاری کرده، می تواند این جمله را بگوید که من آن روز حوصله نداشتم ولی اکثر اوقات، مادر خوبی هستم. 2 ـ شادی خودتان را محدود نکنید: در دنیای ماشینی امروز، ارزش های اجتماعی و اقتصادی باعث شده اند شادی ما تعریف شده باشد و بسیاری از مردم به نسبت این ارزش ها، شادی های خودشان را محدود می کنند. مثلا با خودشان می گویند تا ماشین نخرم، شاد نمی شوم یا اگر همه دوستم داشته باشند، شادی واقعی را تجربه می کنم. اما هر کدام از این جملات، هم زمان و هم چگونگی شادی ما را محدود می کنند . شادی خودتان را محدود نکنید 3 ـ گفت وگوهای درونی تان را فرآیندمدار کنید: خاطرات و نقش آن در نگرش مثبت: خاطرات و نقش آن در نگرش مثبت: خاطرات و نقش آن در نگرش مثبت: رابطه تفكر مثبت با سلامت رابطه تفكر مثبت با سلامت رابطه تفكر مثبت با سلامت بطه تفكر مثبت با سلامت رابطه تفكر مثبت با سلامت رابطه تفكر مثبت با سلامت رابطه تفكر مثبت با سلامت رابطه تفكر مثبت با سلامت رابطه تفكر مثبت با سلامت تفکر مثبت، تاثیر شفابخشی داروها را افزایش می دهد کشف رابطه بین نوع نگاه و شیوه زندگی کشف رابطه بين نوع نگاه و شيوه زندگی نگاه مثبت بايد درونی باشد نگاه مثبت بايد درونی باشد تفکر مثبت در سالمندان نگرش های مثبت دوره سالخوردگی نگرش های مثبت دوره سالخوردگی نگرش های مثبت دوره سالخوردگی مقابله با حس تنهایی در سالمندان مقابله با حس تنهایی در سالمندان تفکر مثبت در سالمندان شايع تر است : تفکر مثبت در سالمندان شايع تر است : منابع: منابع:
قسمتی از محتوی متن پروژه میباشد که به صورت نمونه ، بعد از پرداخت آنلاین در فروشگاه فایل آنی فایل را دانلود نمایید .
پرداخت آنلاین و دانلود در قسمت پایین



دریافت فایل
جهت کپی مطلب از ctrl+A استفاده نمایید نماید




تحقیق درمورد،پاورپوینت درمورد،چزوه درمورد،مقاله درمورد،چروژه درسی و دانشگاهی


مقاله


پاورپوینت


فایل فلش


کارآموزی


گزارش تخصصی


اقدام پژوهی


درس پژوهی


جزوه


خلاصه